• بازگشت به صفحه اصلی
  • zondag 25 januari 2009

    قسمت دوم مصاحبه امان معاشر با محترم آصف آهنگ

    قسمت دوم مصاحبه امان معاشر با محترم آصف آهنگ تحت اعنوان: انتخابات چیست؟
    استاد محترم آصف آهنگ : در رابطه با برگزاری انتخابات اینده با استفاده از یادداشتهای تان از حیات سیاسی جامعه گذشته معلومات دهید.استاد اهنگ: قسیکه قبلآ گفتم نظر امریکایی ها وافغانهای امریکایی در انتخابات اینده شاید رول اشته باشند ودیگر اینکه همسایه ها بخصوص پاکستان ، ایران وعربستان سعودی هم بی مداخله نباشند.اما کشور ما توسط تخریبات همسایه ها بخصوص پاکستان که در دوره صدارت محمد داود خان تا بدرجه قطع روابط رسیده بود اما در دوره اخیر ریاست جمهوریش با پاکستان وایران نزدیک شده واز شوروی ها سخت ازرده شده بود.شورویها هم دید که شکار از دست شان رها شده ،مهلت ندادودست به کودتا زدند وگلیم رژیم دوصدو پنجاه ساله احمد شاهی را بر چیدند. سوال اهنگ صاحب : شما از شورویها نام بردید. انها روی چه منظور در امر نابودی خاندان احمد شاهی سهیم شدند؟ وبعدآ چه ها کردند؟.جواب : انها برعلاوه توسط اعمال دست نشانداده خود بجای اینکه مبارزه طبقاتی کنند ، فقط وفقط به قتل وقتال اعناصر اگاه وطنپرست وچیز فهم کشور دست یازیدند، قتل وقتال جنبش مردم هرات ، قتل وقتال مردم چارکنت مزار ، قتل وقتال مردم چنداول کابل وقتل وقتال مردم موسی قلعه قندهارو خوگیانی مشرقی ونورستان وغیره شدند. روسها برخلاف ایدلوژی کمونیزم وبرخلاف نظر تیوریسن های کمونیزم در جهان سوم که تا زنانیکه پایه های اجتماعی وجود نداشت به صورت تحمیلی وکودتا غلط می باشد.اما روسها خود شان برخلاف گفته شان به یک کشوریکه پایه اجتماعی وجود نداشته باشد انقلاب یا کودتاه کفر است اما در افغانستان سه پایه اجتماعی چه که یک پایه اجتماعی که حزب باشد هم نداشتند.رفقای حزبی همه اولاد های فیودالهای اطرافی واز اشراف وخورده بورژوازی شهر تشکیل شده بود نه از کارگران رنجبران شهر وده.سوال : استاد آهنگ:در صورتی که شرایط عینی وذهنی برای انقلا ب آماده نه بود شورویها چطور اقدام پیش از وقت نمودند؟جواب : روسها فکر میکردند که امریکا در ویتنام شکست خورده دیگر در اسیا مداخله نمیکند .ازانرو فیلش به یاد هندوستان افتادسوال: ستاد. شورویها با داود خان در رابطه چگونه ارتباط داشت؟ جواب: شورویها با سردار محمد داود خان یکسال مشوره داشت.شاه هم از تبلیغات وتحریات محمد داود خان بجان امده بود او هم یکقمار زد وموسی شفیق را یحیث صدر اعظم به شورای ملی معرفی کرد.استاد محترم:شما از موسی شفیق صدر اعظم نام بردید از نحوه فعالیت ان در صدارتش معلومات بدهید. استاد اهنگ: محمد موسی شفیق به سرعت عمل نمود با پاکستان اشتی کرد وبا ایران قرار داد اب هیر مند را فیصله نمود واز کشور های خلیچ عربی واز عربستان کمک های زیادی بدست اورد،وبمقابل جمعت خلق هم جوانان مسلمان را تشویق کرد ، برخلاف با بوجود امدن جوانان مسلمان از یک طرف وپیدا شدن جمعت بنام شعله جاویداز طرف دیگر بمدت بسیار کم از جمعت دموکراتیک خلق پیشی گرفتند ودر جمعت خلق انشعاب های بوجود امد که به سه چهار جمعت های کوچک کوچک تجزیه گردیدند . موسی شفیق هم بهمان سرعت بطرف غرب پیش میرفت ، شاه اوضاع را خراب دید وبغرض معالجه ویا تفرعی به انگلستان رفت. سردار نعیم خان هم اوضاع را میدید که روز بروز خراب شده میرود با مشوره برادرش محمد داود خان به لندن نزد اعلحضرت محمد ظاهر شاه رفت.سوال اهنگ صاحب: شما از واقعات جالب خاندانی گفتید ایا کدام سند هم در رابطه موجود است؟جواب: علم وزیر در بار شاه ایران در صفحه ١٤١ در ج سه یاد داشهایش چنین مینوسد:١-((محمد ظاهر شاه در لندن بوده ، نعیم برادر داود پیش او رفته وخواسته است که شفیق نخست وزیر را بر کنار وداود را صدر اعظم نماید . شاه زیر بار نرفه در عوض عبدالولیخان را که از ترس کودتای خود عبدالولی همرا داشته است به عجله به کابل فرستاده است .عبدالولی به محض ورود قضایا را احساس میکند وبه ولیعهد پشنهاد می نماید داود را بگیرد. ولیعهد موافقت نمی کند ومیگوید پدرم تا سه روز دیگر بر میگردد ولی تعجب ازین است که یک قطعه خود عبدالولی هم جز یاغیها بوده است . عبدالولی به اتکای چه قدرتی میخواست چنین عملی تندی بکند.))٢-صفحه ١٢٢جلد سه یاداشهای علم وزیر دربار شاه ایرانوزیر مختار امریکا امد در خصوص برنامه ولا حضرت ، اوضاع افغانستان صحبت کردیم او گفت یکسال پیش داودبه سفیر ما گفته بود ، اگر وضع شاه به همین طور بماند قابل دوام نخواهد بود وحالا برادرش نعیم که سابقآ وزیر خارجه افغانستان بود ومن خوب میشناسم ،به سفیر ما یاد اوری کرده است که مگر حرف پارسال ما را از خاطر برده اید که از حرکت ما اظهار تعجب میکنید ؟٣- در صفحه ١٢٤ یاداشت علم وزیر دربار شاه ایران عباس ارام سفیر شاهنشاه در چین که تهران است دیدنم امد ، گفت دیشب مهمان سفیر چین در ایران بودم او گفته بوده است که ما یکسال پیش میدانستیم که روسها با داود خان مشغول مقدمه چینی کودتای هستند احتیاطآبه شاهنشاه تلگراف عرض کردم.)خوب به گفتار وکردار وعمل سردار محمد داود خان بحیث یک افغان وطن پرست که طرفدار ترقی وتعالی کشور خود می باشد دقت نمایم. روشنفکران ما پس از عزل محمد هاشم خان وتقرر شاه محمود خان بحیث صداعظم خواهان اصلاحات اداری ودموکراسی شدند وملل متحد هم اعلامیه حقوق بشر ملل متحد را نشر نمود.شاه محمود به صدای روشنفکران لبیک گفت ازادی های را بمردم بر طبق اعلامیه حقوق بشر ملل متحد قبول نمود ،پس از تنفیض قانون انتخابات بلدیه ها وشورای ملی واجازه داران واتحادیه محصلین ، بدون مداخله حکومت مردم با ازادی کامل وکلای خود را در بلدیه ملی وشورای ملی انتخاب کردند وجمعت های بنام ویش زلمیان ، ندای خلق ووطن هم بوجود امد .جراید واخباری هم از جانب جمعت ها انتشار می یافت وروز بروز مردم به حقوق خود ودولت اشنا شده میرفتند.سوال : استاد اهنگ در دور اصلاحات شاه محمود خان که شما فرمودید داود خان در کجا بود؟ و چه عکس العمل از خود نشان دادند؟.جواب :دران زمان سردارمحمد داود خان ومحمد نعیم خان سفیران لندن و پاریس بودند ، فکر کردند که اگر دیر بجنبند چانس صدارت را از دست میدهند فورآ وظایف شانرا ترک کرده وبه وطن برگشتند و در کابینه شاه محمود خان اشترا ک نمودند وشامحمود خان را بگوشه بردند واولین عملی که انجام دادند ،اتحادیه محصلین را مسدودوتعدای محصلین رااز فاکولته اخراج کردند. سپس داکتر محمودی رااختظلف کردند ومیخواستند اورا بقتل برسانند، اما داکتر در ایینه روبوی دریور دیدکه دریور به عقب چشمک زد .داکتر فهمید وبه دریور گفت که توقف کنید که بسیار تکلیف دارم .دریور توقف دادوداکتر از موتر پایین شد وفرار کرد .دریور ودونفر دیگر همارش عقب او دویدند واو را کش کرده بطرف موتر می بردند که مردم به فریاد او رسیدند وانها فرار کردند.اما پس از اینکه داکتر شفا یافت وجریده اش را کشید او را مصادره کردند وسپس جریده وطن را هم یک بهانه مصادره کردندودر انتخابات دوره هشتم شورای ملی هم محمد داود خان علنآ مانع امدن دوباره روشنفکران گردید وپس از انتخابات هم سران جمعت های وطن ،ندای خلق وویش زلمیان را زندانی نموده ودکتاتوری مطلق دوره سردار محمد هاشم خان یکبار دیگر با همان شدت بر قرار نمود.در مقابل سیاست خارجی هم با پاکستان قطع رابطه کرد وبا ایران هم رابطه خوب نداشت وسیاست بیطرفانه کشور راکه در طول دوره سلاطین درانی برقرار بوده به طرف روسها تعغیر داد.شاه مجبور شدکه دو باره سیاست بیطرفی رادر بین شرق وغرب مراعات نموده ودموکراسی را که در دوره پنج ساله اول شاه محمود خان برقرار بوددوباره حاکمیت راکه حق مردم بود بمردم بدهد واعلامیه صادر نمودوقانون اساسی جدیدتهیه وتصویب گردید. استاد محترم :بعد از جاری شدن قانون نو شاه محمود خان محمد داود خان در کدام مناسبت بود.؟محموداود خان جز خاندان سلطنتی که سابقآهم بودندواز مزایای ان استفاده میکردند امادرین قانون اساسی دیگر نمتوانستندکه در کارهای اجرایی مداخله نمایند ، همین موضوع این مرد متعصب ولجوج راچنان برافرخته ساخت که محمد رسول خان ریس پولیس سابقه خویش را طلب میکند .جنرال نذیر خان کبیرسراج مینویسد که رسول خان برایش گفته است که مبلغ پنج ملیون افغانی نقد دارم وبرایت میدهم که به ببرک کارمل وسید طاهرشاه بدهی که بر ضد شاه ، کابینه وشوراتحریکات نمایند.اما من پول انرا نگرفتم ولی امرش را بجا اوردم ووووواستادمحترم: اعمل محمد داود را در مقابل خاندان خودش ووطن چگونه میدانید.؟جواب: اعمال سردار محمد خان کاملآمستبدانه وبر خلاف حاکمیت مردم ودموکراسی بوده ومانند شاه شجاه وبلکه بد تر از شاه شجاه با روسها وبه هدایت روسها با گروه چپ خلقی اتحاد کرده وبر ضد ولینعم خود کودتا کرد .اهنگ صاحب:پای روسها چگونه به سیاست داخی افغانستان کشیده شد؟جواب :روسها از سال ١٣٣٢ که بر طبق دعوت سردار محمد داود خان بکشور دعوت شده بودند با یک نقشه مرتبه بادادن یک مقدار اصلحه پای افسران نظامی ترک را از کشور کشید وبجای ان برای تعلیم اسلحه جدید متخصیصین خود راودر پهلوی ان کا جی بی هم فرستاد، رهبران چپ گرای کشور هم که بخاطر پشتونستان ار طرح محمد داود خان همایه میکردند ،از طرف محمد داود خان به انها اجازه داده بودند که در مسلک خودشان ازاد عمل نمایند ولی برخلاف دموکرات ها را کاملآ از بین بردند.سوال شورویها چطور در امور اداری طن ما جای گرفتند؟جواب:روسها از ابتدا کوده تامحمد داودخان کوشیدند که در جا های حساس جوانان چپ را در شعبات مهم جابجا نمایند . این جوانان که در جمعت های خلق وپرچم بودند ویا قبلآ درشوروی جذب کا جی بی شده بودند مقرر شده بودند ومحمد داود خان کمال اعتماد رابالای انها داشت بنآ اولتر از همه روسها همه دوستان وهمکاران وطرفدارن محمد دادود خان را زیرنظر داشت.سوال روسها چگونه قسمیکه فرمودیدطرفداران محمد داود خان را در نظر داشت ؟توضع دهید. جواب: به رهنمایی روسها راپور های جعلی ترتیب میدادند وبااین صورت توسط خود داود خان انها را نابود میکردند.مثلآ راپور به ریاست جمهوری میرسید میوند وال خان محمد خان مرستیال وووفلان وفلان در فلان خانه بر ضد ریس جمهور جلسه دایر کردند. این راپور مستقیمآ بریاست جمهوری میرسید ومحمد داود خان انرا مطالعه میکرد فردایش وپس فردایش از طریق دیگر شعبات مانند ان راپورمیرسیدومحمد داود خان امر بازداشت انها را میداد ، پس از گرفتاری در وزارت داخله یا در ضبط احوالات اکثرآ همین جوانان چپگیرا بودند که به اصطلاح (سویتیزیم)داشتند ومنافع خود را فدای منافع مادر میکردند.بنا بران به این طریق اولین کار روسها از بین بردن دوستان خود محمد داود خان بود تا او را خلع سلاح کنند وچنین کردند وهمه دوستان او را ازبین بردند. محمد داود خان زمانی بخود امد که کسی به طرفداری او نمانده بود وبه یک گلوله از بین رفت.استاد محترم: با تشکر زیاد از صحبتهای دلچسب در رابطه به واقعات گذشته وطن ما در رابطه کدام گفتنی های وپیامی به هموطنان ما داشته باشید فرماید.این موضوعات واقعت است که تذکر دادم وباید خدا همه رفتگان را بیامورزد اما باید که بعد ازین متوجه شویم وبه بیگانه ها اعتماد نکنیم وبه هموطن خود که درین دوصدو هفتاد سال در خیرو شر ان دیدنی ها را دیده ایم و بد بد بد اولاد سرزمین خود ما از هر قوم وقیله که باشد بهتر است ..اعلحضرت امان لله خان از قند هار با مردم قندهار وهزاره به طرف کابل امد ولی به تحریک فروخته شده ها از عقب مردم سلیمان خیل جنوبی او را از عقب خنجر زدند وشاه محبوب کشور مجبور به عقب نشنی میشود.
    خدا خراب کند هر کسی که مملکتی برای منفعت خویش خوان یغما کرد
    ارجمند خواننده: استاد اهنگ در ختم صحبت وطنپرتانه شان چند سطر از یک بیانیه اعلحضرت امان الله خان غازی را متذ کر داده گفت تا فرق یک ذعیم ملی ویک فرد مفت خور وخود خواه وجا طلب وبیسواد را که از استبداد لذت میبرد وبر ضد دموکراسی از خارجی کمک میگرفت دیده شود.(( خدا میداند که من ملت غریب وعاجز خود را به اندازه دوست دارم وبه مقابل خیر وبهبود وارامی واسایش طبقه عاجز ملت خود . نه خان نه ملک نه ملا نه سید ونه به دیگر صاحب رسوخان اهمیتی میدهم ، بلی این مسله را بار بار گفته ام ، اگر ملت غریب ما ارام وخاطر جمع گردند ، طبعآ، خان ، ملک،سید، ملاوتمام انها هم اباد واسوده می باشند . اگر خدایناخواسته پریشان ونا ارام باشند ، پس من تنها ارامی خان ،ملک، سید،ملارانخواسته بلکه از خودم را هم نمیخواهم مراد من که بعضی جا ها از قوم گفته ام . تنها درانی ،غلجایی، شیرزاد،مهمند وصافی نمی باشد بلکه طبق مقررات شرعیه قوم وخویش من همان اشخاصی را میدانم که کلمه پاک (لاالله الله محمد رسوالله)بجای اورند ، اینکه کابلی باشد یا هزاره ، افغان باشد یا تاجک ، شعیه باشد یا سنی در نفس افغانستان باشد یا در گوشه وکنار سکونت داشته باشد می باشد.شما باید این گفتار قومیت های فضولانه را از خود دور کنید وتفرقه اندازی را از میان خود بردارید وهمه برادران اسلامی بنظر محبت واخلاص ببنید . من بسیار ارزو دارم که میان ملت محبوبم این خرافات قومیت وفوضولیات قومیت تفرقه وجدایی دور گردد ، خانه جنگی ها، تور بورگری ها،که درحقیقت تخم انرا بیگانه گان بنا بر منافع ومصالح خویش در بین ما پاشیده است از خود دور کنیم))استاد گرانقدر وصاحب ثروت معنوی ملت در پیام خود گفت: (از برادران پشتون وپشتو زبانان ارزو مندم که مانند این شاه غازی وطنپرست وترقی خواه ما در فکر وحدت ملی ما باشند ونه برتزی جویی وووو....)امان معاشر خبرنگار ازاد

    Geen opmerkingen:

     
  • بازگشت به صفحه اصلی